فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 181

من كه خدا هستم و قدرتم مطلق و بی نهايت است، امور مربوط به موجودات و انسان را از طريق علل و اسباب حل می كنم. اگر گرسنه به من بگويد: مرا سيرم كن، به او می گويم: برو كار كن، پول به دست بياور و غذا بخر و بخور تا سير شوی.

بيماری روحی و درمان آن

از نظر بدن اين وظيفه بزرگی است كه بر عهده بيمار است. حكما می فرمايند:

بيماری ديگر، بيماری روحی، فكری و قلبی- نه ظاهر قلب، بلكه ملكوت قلب- است.

برای اين بيماری نيز طبيب و دارو قرار داده شده است. اين بيماری ها نيز ذاتی نيست؛ يعنی خدا بيماری باطنی را با گِل بشر نياميخته و او را مريض نيافريده است.

«فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» «1»

عروض بيماری روحی بر انسان

اين بيماری های روحی و باطنی مانند بيماری های بدنی، عارضی است؛ يعنی انسان به عللی بيمار می شود. حال يا سبب اين بيماری روحی، قلم است، يا فيلم، ماهواره، دوست نادان، پدر و مادر بی توجه، معلم بد و يا اوضاع اجتماعی است.

همچنين اين بيمار يا خودش احساس می كند كه بيمار است و يا شخص سالم يا طبيب روحی می بيند كه او بيمار است و واجب است كه به او خبر دهد.

«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ

______________________________
(1)- روم (30): 30؛ « [سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است ].»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^