فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 253

نمازی می خواندند. تمام وجود آنان در نماز، فرياد بود.

احرام گرفته ام به كويت

لبيك زنان به جستجويت «1»

همه فرياد بود.

در نمازم خم ابروی تو با ياد آمد

حالتی رفت كه محراب به فرياد آمد «2»

وقتی رو به قبله می ايستادند، می شنيدند كه همه سلول های بدن آنان می گويند:

كعبه يك سنگ نشانی است كه ره گم نشود

حاجی احرام دگر بند ببين يار كجاست «3»

چند سال است كه رو به ديوار ايستاده ايم و در نماز ديوار را نگاه كرده ايم؟

نماز آخر مرحوم آيت الله ملكی تبريزی

«4»

يكی از علما می فرمود: از جمكران پياده برگشتم، ظهر از كنار خانه استادم حاج ميرزا جوادآقا ملكی تبريزی رد شدم، با خود گفتم: من كه تا اينجا آمدم، نماز ظهر را بروم به او اقتدا كنم؛ چون نمازهای ما نسبت به نماز او، مانند سر كبريت نسبت به خورشيد است.

در زدم. گفتم: آقا كجاست؟ گفتند: تازه برای نماز به اتاق خود رفته اند. من وضو داشتم، گفتم: می خواهم بيايم تا نمازم را به ايشان اقتدا كنم. گفتند: بفرماييد. آمدم و پشت سر ايشان ايستادم، ايشان نيز نگاه نكرد؛ چون در حال بود و اينجا نبود.

دستهايش در كنار گوشش بود. داشت اين آيه را می خواند كه قبل از نماز

______________________________
(1)- نظامی گنجوی.

(2)- حافظ شيرازی.

(3)- ناصرالدين شاه.

(4)- شرح حال ميرزا جواد ملكی تبريزی در كتاب ارزش عمر و راه هزينه آن، جلسه 17 آمده است.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^