فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 353

حساب دنيا از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه السلام

شما زندگی مادی خود اميرالمؤمنين عليه السلام را ببينيد. او هرگز نمی خواست از رهبری خود حقوق بگيرد و الا بيت المال در دست او بود.

زمانی كه می خواست از مدينه بيرون بيايد، چهل درخت خرمای خود را سپرد كه وقتی سال به سال خرما می دهد، در مدينه بفروشند، پول آن را به كوفه بفرستند.

وقتی پول را می آوردند، اول می شمرد، بعد حساب زندگی سالش را تعيين كرده، آن را برای يك سال نظام می داد. گاهی هم وسط سال اگر اتفاقی می افتاد، مجبور می شد چيزی را از خانه بردارد و بفروشد تا كم نياورد. با اين كه بيت المال در دستش بود.

روزی به بازار آمد، شميشر خود را بلند كرد و فرمود: فروشی است. در حالی كه همان زمان از استان بصره هشتاد شتر ماليات، گندم، جو، پارچه، طلا و نقره از بصره به كوفه رسيده بود.

مدير آن كاروان در بازار اميرالمؤمنين عليه السلام را ديده، عرض كرد: آقا! اين ها ماليات بصره است. فرمود: ببر به علی بن ابی رافع تحويل بده. وقتی رفت، دوباره شميشرش را بلند كرد و فرمود: اين شمشير فروشی است.

كسی عرض كرد: آقا! برای چه شمشير خود را می فروشی؟ فرمود: گوش خود را نزديك بياور. پيراهن ندارم كه بپوشم. آمدم اين را بفروشم كه پيراهن دو درهمی بخرم. عرض كرد: جناب حاكم! اكنون كه هشتاد شتر بار از جلوی چشم شما رد شد، دو درهمش را بردار و برو پيراهن بگير. فرمود: من از آن پول نخواستم. پرسيد:

آيا حرام است؟ فرمود: نه. «1»

______________________________
(1)- بحار الأنوار: 76/ 312، باب 109؛ مكارم الأخلاق: 114؛ «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ لَمَّا رَجَعَ مِنَ الْبَصْرَةِ وَ حَمَلَ الْمَالَ وَ دَخَلَ الْكُوفَةَ وَجَدَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام قَائِماً فِي السُّوقِ وَ هُوَ يُنَادِي بِنَفْسِهِ مَعَاشِرَ النَّاسِ مَنْ أَصَبْنَاهُ بَعْدَ يَوْمِنَا يَبِيعُ الْجِرِّيَّ وَ الطَّافِيَ وَ الْمَارْمَاهِيَ عَلَوْنَاهُ بِدِرَّتِنَا هَذِهِ وَ كَانَ يُقَالُ لِدِرَّتِهِ السِّبْتِيَّةُ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَرَدَّ عَلَيَّ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَا فَعَلَ الْمَالُ فَقُلْتُ هَا هُوَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ حَمَلْتُهُ إِلَيْهِ فَقَرَّبَنِي وَ رَحَّبَ بِي ثُمَّ أَتَاهُ مُنَادٍ وَ مَعَهُ سَيْفُهُ يُنَادِي عَلَيْهِ بِسَبْعَةِ دَرَاهِمَ فَقَالَ لَوْ كَانَ لِي فِي بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ ثَمَنُ سِوَاكِ أَرَاكٍ مَا بِعْتُهُ فَبَاعَهُ وَ اشْتَرَی قَمِيصاً بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ لَهُ وَ تَصَدَّقَ بِدِرْهَمَيْنِ وَ أَضَافَنِي بِدِرْهَمٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ شَرِيكٍ قَالَ أَخْرَجَ عَلِيٌّ عليه السلام ذَاتَ يَوْمٍ سَيْفَهُ فَقَالَ مَنْ يَبْتَاعُ مِنِّي سَيْفِي هَذَا فَلَوْ كَانَ عِنْدِي ثَمَنُ إِزَارٍ مَا بِعْتُهُ.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^