فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 359

می رسانند. تمام آگاهان با همين خواسته ها به مقام قرب رسيده اند.

ارزش سنجش خود با ترازوی معنوی

حدّاقل كار اين ترازوهای معنوی اين است كه ما را به خودمان آگاه می كند كه اگر از اين هفت مورد، پنج موردش را كم داريم؛ جاهل بوديم، نفهميديم، زندگی ما در هم بود، اقلًا دو مورش را داريم. چون ما می خواهيم آگاه شويم، روزی اين آگاهی با اين خواسته ما و اين دو خصلتی كه داريم، برای ما نور و قرب ايجاد می كند.

سنجش، راه ترقی اوليای خدا

همه اوليا همين گونه به مقام قرب رسيدند و الا كسی يك شبه به اين مقام نرسيده است. حضرت يوسف عليه السلام سی سال دويد تا او را روی تخت حكومت مصر نشاندند. نگفتند چون چهره زيبايی داری ما اعلی حضرت را می كشيم، دولت را ساقط می كنيم و فردا حكومت را به تو می دهيم.

هفت سال درگير شهوت جنسی بود، نه سال در زندان رفت، اما خدا را می خواست، آگاه بود و آلوده نشد.

«قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ» «1»

هيچ چيزی از او كم نشد، بلكه اضافه شد. آمدند درب زندان را باز كردند و گفتند: پادشاه تو را می خواهد. سی سال طول كشيد تا اين خواستن و آگاهی او را به اين نقطه عظمت رساند. «2»

______________________________
(1)- يوسف (12): 32؛ «يوسف عليه السلام گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوب تر است از عملی كه مرا به آن می خوانند.»

(2)- البرهان في تفسير القرآن: 3/ 168، حديث 5261؛ «علي بن محمد بن الجهم، فقال: يا بن رسول الله، أتقول بعصمة الأنبياء؟ قال: «نعم». فقال له: فما تقول في قوله عز و جل في يوسف. وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها؟

فقال عليه السلام: أما قوله تعالی في يوسف عليه السلام: وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها فإنها همت بالمعصية، و هم يوسف بقتلها إن أجبرته، لعظم ما تداخله، فصرف الله عنه قتلها و الفاحشة، و هو قوله عز و جل: كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ و السوء: القتل، و الفحشاء: الزنا.»

البرهان في تفسير القرآن: 3/ 169، حديث 5264؛ «عن علي بن الحسين عليهما السلام أنه قال في قول الله تعالی: لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ.

قال: قامت امرأة العزيز إلی الصنم فألقت عليه ثوبا، فقال لها يوسف: ما هذا؟ فقال: أستحي من الصنم أن يرانا. فقال لها يوسف: أتستحين ممن لا يسمع و لا يبصر و لا يفقه و لا يأكل و لا يشرب، و لا أستحي أنا ممن خلق الإنسان و علمه؟! فذلك قوله عز و جل: لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^