فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 125

هر كه بی باكی كند در راه دوست

رهزن مردم شد و نامرد اوست

از ادب بر نور گشتست اين فلك

وز ادب معصوم و پاك آمد ملك

بد ز گستاخی كسوفِ آفتاب

شد عزازيلی ز جرأت ردّ باب «1»

بی ادبی شيطان در برابر خدا

وقتی به ابليس گفتند: به آدم سجده كن، سجده نكرد. به او می گويند:

«قالَ ما مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ» «2»

چه چيزی باعث شد كه سجده نكردی؟ سركشی كرد و گفت:

«خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» «3»

به او گفتند: بيرون برو.

«قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ* وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلی يَوْمِ الدِّينِ» «4»

برای من طغيان و سركشی می كنی؟ برای خالق خود و وجود مقدسی كه از مادر به تو مهربان تر است؟

هر كه بی باكی كند اندر طريق

او شود در وادی حيرت غريق «5»

بيماری ها، عامل محروميت ها هستند.

______________________________
(1)- مثنوی مولوی.

(2)- اعراف (7): 12؛ «خدا فرمود: هنگامی كه تو را امر كردم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده نكردی؟»

(3)- اعراف (7): 12؛ «گفت: من از او بهترم، مرا از آتش پديد آورده ای و او را از گِل آفريدی.»

(4)- اعراف (7): 13- 14؛ «خدا فرمود: از اين جايگاه و منزلتت [كه عرصه فروتنی و فرمانبرداری است ] فرود آی؛ زيرا تو را نرسد كه در اين جايگاه بلند، بزرگ منشی كنی پس بيرون شو كه قطعاً از خوارشدگانی.»

(5)- مولوی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^