فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 291

كه حضرت ابراهيم عليه السلام از صد سال گذشته بود و حضرت اسماعيل عليه السلام نيز نوجوان بود، هر دو با گريه دست بلند كردند؛ چون دعای انبيا به اين شكل بوده است:

«هب لی من قلبك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيك الدموع» «1» ای موسی! هر وقت به در خانه من می آيی و می خواهی دعا كنی، با دل خاشع، بدن خاكسار و دو چشم پرگريه بيا. اين حال انبيا عليهم السلام بود. اين پدر و پسر نيز با اين حال به پروردگار گفتند:

«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ» «2»

يعنی به ما توفيق بده كه «اشهد ان لا اله الا الله» بگوييم تا تازه مسلمان شويم. اين اسلامی كه حضرت ابراهيم و اسماعيل عليه السلام از خدا می خواهند، چه اسلامی است؟

مفهوم و مصاديق اسلام واقعی

اين اسلام را اهل تحقيق اين گونه معنا كرده اند: تسليم باطن به تمام خواسته های خدا و تسليم كردن بدن به تمام عبادات.

اين داستان عجيب را جبرئيل می گويد. ظاهراً برای پيغمبر صلی الله عليه و آله تعريف می كند:

من جريان حضرت يوسف عليه السلام را دنبال كردم، تا وقتی كه پادشاه مملكت شد. از دامن پدر تا فراق، عمق چاه تاريك، گرفتار شدن به دست كاروان، فروخته شدن با قيمت كم، دچار شدن به آن زن مصری، نه سال به زندان افتادن، بعد وزير دارايی شدن و بعد نيز پادشاه شدن.

______________________________
(1)- وسائل الشيعة: 7/ 78، باب 30، حديث 8778.

(2)- بقره (2): 128؛ «پروردگارا! ما را [با همه وجود] تسليم خود قرار ده، و نيز از دودمان ما امتی كه تسليم تو باشند پديد آر.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^