عرفان در سوره يوسف، ص: 290
«فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» «1»
باز اين غير از آن چيزی است كه می فرمايد:
«وَ ادْخُلِي جَنَّتِي» «2»
نه آن هشت بهشت، بلكه بهشت ويژه خودم كه امام می فرمود: اين «جَنَّتِي » برای ما روشن نيست كه چيست، جنّات «3» را می فهميم كه خدا هشت بهشت با همه نعمت ها دارد، اما «جَنَّتِي » بهشت خاصّ و ويژه خودم را، كه آيا بهشت تجلّی است؟
يا بهشت ذات است؟ نمی فهميم.
حيف نيست مردم عمری را در جاده ها و منازل ديگر بروند و سلوك و سير ديگری داشته باشند؟ و هنگام مردن چشم باز كنند كه همه درجات را نشان دهند و بگويند: تو خود را از اين ها محروم كردی.
ارزش واقعی اسلام
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ».
اسلام در اينجا يعنی چه؟ جريان حضرت ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام كه در سوره بقره ذكر شده اند، وقتی كعبه را بنا كردند و هر دو به ديوار كعبه تكيه دادند، در حالی
______________________________
(1)- قمر (54): 55؛ «در جايگاهی حق و پسنديده
نزد پادشاهی توانا.»
(2)- فجر (89): 30؛ «و در بهشتم وارد شو.»
(3)- بحار الأنوار: 14/ 295، باب 21؛ «يَا عِيسَی إِنَّ الْمُلْكَ لِي وَ بِيَدِي وَ أَنَا الْمَلِكُ فَإِنْ تُطِعْنِي أَدْخَلْتُكَ جَنَّتِي فِي جِوَارِ الصَّالِحِينَ.»
بحار الأنوار: 8/ 187، باب 23، حديث 157؛ «عَنْ يَزِيدَ بْنِ سَلَّامٍ أَنَّهُ سَأَلَ النَّبِيَّ صلی الله عليه و آله لِمَ سُمِّيَتِ الْجَنَّةُ جَنَّةً قَالَ لِأَنَّهَا جَنِينَةٌ خِيَرَةٌ نَقِيَّةٌ وَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَی ذِكْرُهُ مَرْضِيَّةٌ.»