فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 308

يا عنكبوت را ببينيد كه وقتی با لعاب دهانش تار می تند، «1» تارش از موی بدن شما نازك تر است، ولی همان تار نازك، از پانصد تار تنيده شده به وجود آمده است.

اين كارخانه ريسندگی در كجای بدن عنكبوت است؟ آيا باز به من ايمان نداريد؟

پس اين ها را چه كسی درست كرده است؟

خودشناسی مقدمه خداشناسی

چرا خودت را نمی بينی كه روزی نطفه بدبویِ نجس بودی كه از دستگاه پست بدن پدر وارد دستگاه پست بدن مادر شد و من آن نطفه را به انسانی مانند تو تبديل كردم. انسانی زيبا، آراسته، معتدل و تصفيه شده. با اين همه صنعتی كه در وجود تو به كار برده ام، از نطفه بوده كه من ظهور داده ام.

ايمان؛ يعنی باور. به قدری حضرت يوسف عليه السلام خدا را زيبا باور داشت كه مناجات در دل چاه در سنّ دوازده سالگی، به قدری زيباست كه در قرآن آمده است.

وقتی مناجات ايشان تمام شد، خدا با حضرت يوسف عليه السلام حرف زد و گفت: «2» در آينده به تو تمكّن می دهم و روزی برادرهای تو را ذليل می كنم كه تو را نشناسند.

بعدها پرده را برمی دارم.

آن قدر باور داشت كه از مردن، تنهايی، در به دری و گم شدن، نترسيد و نا اميد

______________________________
(1)- بحار الأنوار: 61/ 79، باب 1، عموم أحوال الحيوان و أصنافها؛ «قال الدميري: العنكبوت دويبة تنسج في الهواء و جمعها عناكب و الذكر عنكب و وزنه فعللوت و هي قصار الأرجل كبار العيون للواحد ثمانية أرجل و ست أعين فإذا أراد صيد الذباب لطأ بالأرض و سكن إلی أطرافه و جمع نفسه ثم وثب علی الذباب فلا يخطئه. قال أفلاطون أحرص الأشياء الذباب و أقنع الأشياء العنكبوت فجعل الله رزق أقنع الأشياء أحرص الأشياء.»

(2)- «وَ كَذلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلی أَمْرِهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ » (يوسف: 21)




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^