عرفان در سوره يوسف، ص: 460
زيادتر می شود. هيچ وقت مؤمن عقب گرد نمی كند و در ايمان خود سست نمی شود. تصميمات مثبتی می گيرد، عمل می كند و از تصميمات مثبتش بريده نمی شود. هيچ وقت نمی گويد: نمی توانم، نمی شود.
«وَ عَلی رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» «1»
بندگان مؤمنم در همه امور فقط به من تكيه می كنند. هر كس در قالب علم، فلسفه و دانش، حرف های بيهوده بزند، بگويد: امروز ديگر روز حرف زدن از دين نيست، بلكه روز ابزار است، می گويد: برو، من به خدا تكيه دارم، او گره كار مرا باز و مشكل مرا حل می كند. بيمار مرا شفا می دهد و قرض مرا ادا می كند:
«وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ» «2»
انفاق و نماز، نشانه ايمان مؤمن
«الَّذِينَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» «3»
بندگان مؤمن در نماز دائمی هستند. اين دائمی را از فعل مضارع بيرون
______________________________
(1)- انفال (8): 2؛ «و هنگامی كه آيات او بر
آنان خوانده شود بر ايمانشان می افزايد؛ «و بر پروردگارشان توكل می كنند.»
(2)- شعراء (26): 80؛ «و هنگامی كه بيمار می شوم، او شفايم می دهد.»
(3)- معارج (70): 23؛ «آنان كه همواره بر نمازشان مداوم و پايدارند.»