فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 193

همه زيبايی ها، خوبی ها و اعمال مؤمن در آن دل ريشه دارد.

«و دواء العارف لقاؤه» «1» او از كلاس معرفت و محبت گذشته است، خلأ او فقط با لقای محبوبش پر می شود. بايد جمال معشوق را در همين دنيا با چشم دل ببيند و تا نبيند، نمی ميرد.

مشاهده جمال الهی

«نوف بكّالی» «2» به اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد: يا علی! آيا شما خدا را ديده ای؟ حضرت جوابی دادند:

«ما كُنْتُ أعبد ربّاً لم أره» «3» خدايی را كه نبينم، عبادت نمی كنم. هر چه عبادت كرده ام، در حضور بوده است. بعد فرمود: می دانی با چه چشمی خدا را ديده ام؟ با چشم دل.

لقا و ديدار محبوب چه لحظه ای است! آن لحظه ای كه به انسان توفيق دهند تا جمال ازل و ابد محبوب را حس كند و ببيند.

حسن يوسف را به عالم كس نديد

حسن آن دارد كه يوسف آفريد

زنان مصر، زليخا را خيلی سرزنش كردند: بدبخت بيچاره! شنيديم گرفتار عشق

______________________________
(1)- المواعظ العددية: 180- 181.

(2)- نوف بن فضالة بن دعمی بن غوث بن سعد بكالی حميری، تابعی. از ياران خاص اميرالمؤمنين عليه السلام مكنی به ابويزيد يا ابورشيد. پيشوای اهل دمشق در عصر خود بود، از رجال حديث و مطلعين به اخبار و قصص. وفات يا شهادت او را بين 90 تا 100 هجری ثبت كرده اند. (اعلام زركلی و اعيان الشيعة) وی با محمد بن مروان در صافية به قتل رسيد. (معارف و معاريف: 10/ 247)

(3)- الكافی: 1/ 98، باب فی ابطال الرؤية، حديث 6.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^