فارسی
يكشنبه 07 مرداد 1403 - الاحد 20 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 374

می خواهم بروم او را ببينم. حضرت فرمود: آن پيامبر منم.

عرض كرد: پس يكی از آن حرف ها را بزن، فرمود: آيا بت پرستی؟ عرض كرد:

آری، فرمود: اگر در زندگی به مشكل بر بخوری، بت مشكل تو را حل می كند؟

عرض كرد: نه. فرمود: آيا مريض تو را شفا و درد تو را دوا می كند؟ عرض كرد: نه.

فرمود: پس بت را رها كن و بيا دست به دامان كسی بزن كه:

«يكشف السوء اذا دعاه و يجيب المضطرّ اذا دعاه»

درد را دوا، فقير را غنی و مرده را زنده می كند. گياه را می روياند. عرض كرد:

چگونه دست در دست خدا بگذارم؟ فرمود: فعلًا با دو كلمه:

«شهادة أن لا اله الا الله و أنّی رسول الله»

او نيز اين جملات را گفت. از شتر آمد بيافتد، پيغمبر صلی الله عليه و آله فرمود: او را نگهداريد.

او شش شبانه روز است كه غذا نخورده و اكنون مرده است. آرام او را پايين بگذاريد.

بعد فرمود: برويد آب بياوريد و او را غسل دهيد. خود پيغمبر صلی الله عليه و آله اين بدن را غسل داد، نماز خواند و دفن كرد. اين شأن پيغمبر خدا صلی الله عليه و آله است:

«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» «1»

عرض كردند: آقا! كفن بياوريم؟ فرمود: نمی خواهد، با پيراهن خودم او را كفن می كنم. قبری بكنيد. خود حضرت وارد قبر شدند، فرمودند: بدن او را به من بدهيد.

جنازه را درون قبر، رو به قبله خواباند، صورت روی صورت ميّت گذاشت و فرمود:

چقدر راحت به بهشت رفتی. اين خداست.

______________________________
(1)- انبياء (21): 107؛ «و تو را جز رحمتی برای جهانيان نفرستاديم.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^