عرفان در سوره يوسف، ص: 35
سفرهای مشهد، به سبزوار و منزل ما آمدند. او مصرّ بود كه حتماً ساعت چهار بعد از ظهر از سبزوار بروند.
گفتم: من نمی گذارم شما برويد، بايد بمانيد. گفت: من در قم درس دارم، نمی توانم جلسه درسم را ترك كنم. هر كاری كردم، قبول نكرد كه بماند. چاره ای نديدم، می گفت: من بی خبر از ايشان به گاراژ مسافرتی اطلاع دادم كه بليط مربوط به ايشان را به كسی ديگر بفروشند. بعد به ايشان گفتم: تشريف نبريد، بليط شما را فروخته اند.
گفت: نمی شود. گفتم: پس تشريف ببريد، اگر شما را سوار نكردند، برگرديد.
رفت و مدتی بعد برگشت. او نيز اهل حرف زدن زياد نبود كه گلايه كند كه عجب گاراژ داران و بليط فروشان عهد شكنی. فقط گفت: مثل اين كه نشد بروم. اتوبوس رفت.
اتوبوس در راه تصادف كرد و صندليی كه ايشان قرار بود روی آن بنشينند با كناری و پشت سر و جلويی ايشان، در تصادف از بين رفتند. گاهی بشارت به اين صورت به انسان می رسد.
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ* لَهُمُ الْبُشْری فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» «1»
اينان در اختيار حضرت حق هستند، همه كاره و اختياردار آنان اوست. در خواب و بيداری، از طريق قلب، مغز و تصميم ها آنها را ياری می كند.
______________________________
(1)- يونس (10): 63- 64؛ «آنان كه ايمان
آورده اند و همواره پرهيزكاری دارند.* آنان را در زندگی دنيا وآخرت مژده و بشارت
است [در دنيا به وسيله وحی و در آخرت به خطاب خدا و گفتار فرشتگان ] در كلمات خدا
[كه وعده ها و بشارت های اوست ] هيچ دگرگونی نيست؛ اين است كاميابی بزرگ.»