عرفان در سوره يوسف، ص: 401
با ايشان بود و بعضی ها ايشان را بر همه مراجع مقدم می دانستند، ولی ايشان به قدری زاهد و عارف بود كه حاضر نشد از خودش فتوايی بگويد. وقتی از او مسأله می پرسيدند، می گفت: مقلّد چه كسی هستی؟ بعد در تهران از دنيا رفت، در قبرستان چهارده معصوم تهران تشييع جنازه شد و در آنجا دفنش كردند.
زيارت قبر علامه لاهيجانی توسط امام زمان عليه السلام
چند سال گذشت، در صحن حضرت عبدالعظيم، بزرگواری چشمش به جمال امام عصر عليه السلام روشن شد.
قال النبی صلی الله عليه و آله: «المؤمن ينظر بنور الله» «1» عرض كرد: يابن رسول الله! فرمود: صبر كن من عبدالعظيم حسنی را زيارت كنم، بعد با هم بر سر قبر علامه لاهيجانی برويم. من- امام زمان- مرتب سر قبر او می روم.
ای نسيم سحر آرامگه يار كجاست؟ |
منزل آن مهِ عاشق كُش عيّار كجاست؟ «2» |
|
چرا بايد در ميان اين همه جمعيت، يك نفر شما را ببيند؟ چون چشم های ما كور است. كار و لقمه حرام ما را از ديدن ايشان محروم كرده است.
شب تاريك ره وادی ايمن در پيش |
آتش طور كجا وعده ديدار كجاست |
|
هر كه آمد به جهان نقش خرابی دارد |
در خرابات بگوييد كه هشيار كجاست |
|
باز پرسيم ز گيسوی شكن در شكنش |
كين دل سرشده، گمگشته گرفتار كجاست |
|
هر سر موی مرا با تو هزاران كار است |
ما كجاييم و ملامت گر بيكار كجاست |
|
______________________________ (1)- بحار الأنوار: 7/ 323، باب 16.
(2)- حافظ شيرازی.