عرفان در سوره يوسف، ص: 449
اين حال، باور و اعتماد شما يقيناً در طول- نمی گويم در عرض؛ چون نمی شود گفت در عرض- اعتماد و اطمينان همه انبياء و ائمه طاهرين عليهم السلام به پروردگار عالم است.
«آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» «1»
دارد از باطن پيغمبر صلی الله عليه و آله خبر می دهد. می فرمايد: پيغمبر من تمام آياتی را كه در قرآن به او نازل كرديم باور كرد، مطمئن شد و اعتماد كرد.
«وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» «2»
بعد از پيامبر صلی الله عليه و آله؛ چون مؤمنان به آيات خدا اعتماد و اطمينان دارند، كه وحی از طرف خداست، اعلام كردند:
«وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ» «3»
خدايا! آيات تو را شنيديم، باور كرديم و به كار گرفتيم؛ چون اگر كسی اعتماد نكند، به كار نمی گيرد. اگر چه بگويد: بله، خدا و پيغمبر صلی الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام فرموده اند اما باوركرده ها و اطمينان كرده ها می گويند: ما شنيديم و به كار گرفتيم:
______________________________ (1)- بقره (2): 285؛ «پيامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده، ايمان آورده است.»
(2)- بقره (2): 285؛ «و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و كتاب ها و پيامبرانش، ايمان آورده اند [و بر اساس ايمان استوارشان گفتند:] ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نمی گذاريم.»
(3)- بقره (2): 285؛ «و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا! آمرزشت را خواهانيم.»