عرفان در سوره يوسف، ص: 429
آزاد بودن حضرت ابراهيم عليه السلام از قيود
ولی حضرت ابراهيم عليه السلام از قيود زمان و فساد آن، از بت پرستی، بت تراشی و ارتباط با بت آزاد بود:
«إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ».
ما به او پيام داديم كه تسليم ما شو؛ چون آزاد بود،
«قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ».
نگفت: «لله» گفت: «لِرَبِّ الْعالَمِينَ » چرا؟ چون ايشان می دانست كه «ربّ» به معنای مالك واقعی است كه در فضای ملكيتش، مملوك را تربيت می كند. يعنی قدری گوشت، پوست و استخوان جان دار را در اين عالم به حضرت ابراهيم عليه السلام تبديل می كند.
خداست كه دانه ای را از زير خاك به درخت سيب تبديل می كند. مقداری بخار آب را به ابر، باران، تگرگ و برف تبديل می كند. مقداری خاك را بعد از مدتی به عقيق، فيروزه يا درّ و يا به فلزی به نام طلا تبديل می كند. اگر من خودم را به اين طلاساز تسليم كنم، با مس وجود من چه خواهد كرد؟ و الا قبل از حضرت ابراهيم عليه السلام قدری گوشت و پوست بود. از مادر به دنيا آمد و زير دست عمو نيز يتيم بار آمد، پس چه شد كه خليل الله شد؟
حضرت موسی عليه السلام در راه كليم الله شدن
انسان تربيت شده ای در ميان دربار فراعنه مصر، چگونه كليم الله شد؟ موسی بن عمران عليه السلام به فرعون، دربار، ثروت دربار و پسرخوانده اعلی حضرت بودن، مقيد نبود. از همه اين قيد و بندهای مخرّب دنيا و آخرت آزاد بود. شما نمی دانيد