فارسی
پنجشنبه 10 آبان 1403 - الخميس 26 ربيع الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 436

بياوريد. گفت: باشد، شما پشت سر من قرار بگيريد و من از جلو می روم، لازم نيست با من حرف بزنيد- جوان بيست ساله و در اوج شهوت- بلكه چند سنگريزه بردار، راه را با پراندن سنگريزه به من نشان بده.

خانه را نشان داد و وارد خانه شدند. ديد مردی الهی و ملكوتی نشسته است.

وقت غذا بود. حضرت شعيب عليه السلام دارای گوسفند بود و موسايی كه دو ماه نان خالی هم نديده بود، ديد روی اين سفره گوشت برّه، لبنيات، ماست، دوغ و نان تازه مهياست.

سخاوت حضرت شعيب عليه السلام

حضرت شعيب عليه السلام وقتی چهره حضرت موسی عليه السلام را ديد، فهميد كه او گرسنه است. لذا گفت:

جوان! بنشين غذا بخور. اما حضرت موسی عليه السلام اسير شكم نبود، لذا گفت: من يك سطل آب را «لله» و «خالصاً لوجه الله» كشيدم و با او معامله كردم، اگر تمام دنيا را به من بدهی كه اين معامله را جابجا كنم، نمی كنم.

اشك حضرت شعيب عليه السلام ريخت. گفت: ای جوان! يقين داشته باش كه من به خاطر اين كه برای دخترانم آب كشيدی، به تو غذا نمی دهم. اگر بپرسی، به تو می گويند كه درب اين خانه از صبح باز است و اين سفره هر روز افتاده است، به مردم شهر اعلام كرده ام كه هر كس گرسنه است و ندارد، سر اين سفره بيايد و بخورد.

هدايت حضرت موسی عليه السلام از قصر تا پيامبری

اگر حضرت موسی عليه السلام آزاد نبود كه خدا او را از مصر هدايت نمی كرد كه به جای فرعون، در آغوش پيغمبر قرار بگيرد.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^