فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ايمان و آثار آن، ص: 27

اصلًا در فرهنگ جنگ های جهان، كسی را با اين صفات در جنگ های خود سراغ ندارد. ملت های ضعيف با كسی جنگ ندارند، ولی قلدرها مال، جان، فكر و ناموس، آن ها را بی تقصير، به يغما می برند. دشمنان پيامبر، سيزده سال هر كاری دلشان خواسته بود، انجام دادند؛ امّا وقتی قدرت به دست پيغمبر رسيد، او عفو كرد. پيغمبر شروع به جنگ نكرد، و همين طور تربيت شده پيغمبر هم شروع به جنگ نكرد. ملت مسلمان هم وقتی به ايران آمده بود، پيشنهاد اسلام و قرآن داد، امّا ايرانی ها اين پيشنهاد را قبول نكردند و در واقع، اين خود ايرانی ها بودند كه جنگ را آغاز كردند؛ چون معتقد بودند كه می توانند اين گرسنه ها را دو روزه از بين ببرند، و هر چه ملت اسلام پيغام داد كه ما جنگ نداريم و تنها برای تبليغ دين آمديم، ايرانی ها گفتند: ما اين گرسنه ها و پابرهنه ها را بيرون می كنيم. به شما نباورانند كه مشتی پابرهنه، به ايران حمله كردند و دار و ندار ما ايرانی ها را برداشتند و بردند. هيچ كدام از اين سخنان، سخنان صحيحی نيست. اصلًا چنين سخنی فقط از روی تعصّب ملی است. اصلًا اسلام چنين فرهنگی را تبليغ نمی كرد. در اين فرهنگ، يغماگری روا نبود؛ غارت پذيرفته نبود؛ بلكه اسلام آمد كه يغماگران و غارتگرها را تربيت بكند.

ملاقات نمايند اسلام با رئيس لشكر ايران

در آن زمان، رئيس لشكر ايران، مرد عاقلی به نام رستم فرخزاد «1» بود. نماينده ای از مسلمان ها پيش رستم فرخزاد آمد و گفت: اگر شما حاضريد، يك نفر از ما

______________________________
(1) 6. رُستَمِ فَرُّخزاد: رستم سپهبد. رستم فرخ هرمز، پسر سپاهبد فرخ هرمزد سردار معروف و مدبر و دلير اواخرعهد ساسانی (متولد 630- مقتول 636 م.) كه مورخان ارمنی پدر و پسر را «ايشخان» (شاهزاده) ياد كرده اند. در زمان سلطنت آزرميدخت، پدر رستم، فرخ هرمز مدعی سلطنت شد و ملكه را به زنی خواست. چون آزرميدخت نمی توانست علناً مخالفت كند، در نهان وسايل قتل او را فراهم آورد. آنگاه رستم با سپاه خويش پيش راند و پايتخت را تصرف و آزرميدخت را خلع و كور كرد. در زمان يزدگرد سوم، رستم نايب السلطنه حقيقی ايران محسوب می گشت. وی كاملًا از خطر عظيمی كه در نتيجه حمل عرب به كشور ايران روی داده بود، اطلاع داشت، پس فرماندهی كل نيروی لشكری را به عهده گرفت و در دفع دشمن جديد، كوشش دليرانه كرد. با سپاهی بزرگ در پيرامون پايتخت حاضر شد، اما خليفه عمر پيش دستی كرد. در سال 636 م. سپاه ايران در قادسيه، نزديك حيره، با سعد بن وقاص سردار عرب رو به رو شد. جنگ سه روز طول كشيد و به شكست ايرانيان خاتمه يافت. رستم كه شخصاً حركات افواج را اداره می كرد و درفش كاويان را در برابر خود نصب كرده بود، كشته شد. منبع: فرهنگ فارسی معين، بخش اعلام







گزارش خطا  

^