فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ايمان و آثار آن، ص: 137

البته، آنچه گفته شد، در باب غنا بود كه موسيقی طرب انگيز است؛ اما درباره خود موسيقی و افراط در آن هم در كتاب تأثير موسيقی بر روان و اعصاب «1»، درباره ضررها و تأثيرات منفی چنين موسيقی ای بر روان می گويد، فرد را ديوانه می كند؛ نطفه را از بين می برد؛ گردش خون را مختل می نمايد؛ ناخودآگاه فرد را تخدير می كند؛ آدم را به هلاكت می رساند.

هم شكلی شيع واقعی با اهل بيت عليهم السلام

«وَ يُوَالُونَ أَهْلَ الْبَيْتِ»، بايد آن كه انتظار فرج می كشد، هم شكل ما باشد، «وَ يَتَبَرَّءُونَ مِنْ أَعْدَائِهِمْ [مِنْ أَعْدَائِنَا]»، و اعمالش نبايد به شكل مخالفين ما باشد.

امام هفتم عليه السلام از بازار بزازها عبور می كرد كه حضرت ديد شخصی آمده و می خواهد از بزازی جنس بخرد، و بزاز هم پارچه را در آفتاب باز كرد و سه چهار مرتبه آن را حركت داد تا اين كه پارچه بر اثر تابش آفتاب، برق بزند و جلوه كند. حضرت جلو آمد و آهسته در گوش بزاز فرمود: اگر در سايه هم اين پارچه را باز كنی، اين جلوه را می دهد؟ بزاز گفت: نه. فرمود: اگر اين شخص بيچاره جلو اين پارچه را در سايه ببيند، خواهد دانست كه اين پارچه همان جلوه ای را كه در آفتاب داشت، در همه جا ندارد و احساس خواهد كرد، در معامله با تو، دچار فريب شده است. «2» اگر تو چنين معامله ای انجام بدهی، از ما اهل بيت جدا خواهی شد. «3» شيعه ما اين گونه با مردم معامله نمی كنند.

______________________________
(1) 23. در كتاب غنا، موسيقی، ج 3، ص: 2603 اين كتاب چنين معرفی كرده:

يكی از آثار سودمند دربار موسيقی و تأثيرات سوء آن كتابی است به نام تأثير موسيقی بر روان و اعصاب، از حسين عبداللهی خوروش (اصفهان، بنگاه مطبوعاتی مطهّر، 1343 ش، 106 صفحه) پاره ای از عنوان های مباحث اين كتاب چنين است: موسيقی و نقش آن در بيماری های روانی و اعصاب، از دست دادن توانايی های فكری و امتيازات بشری، تضييع نيروی قضاوت، افسردگی و خمودی، ضعف اعصاب، تضييع حس باصره، اختلالات دماغی، تأثيرات قلبی، فشار خون، واسطه انتحار، تهييج عشق، شكست عمرو جوانمرگی، اتلاف وقت، ابزار استعمار.

(2) 24. من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 272، باب البيع فی الظلال:

رُوِیَ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ أَنَّهُ قَالَ كُنْتُ أَبِيعُ السَّابِرِیَّ فِی الظِّلَالِ فَمَرَّ بِی أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ عليه السلام رَاكِباً فَقَالَ لِی يَا هِشَامُ إِنَّ الْبَيْعَ فِی الظِّلَالِ غِشٌّ وَ الْغِشُّ لَا يَحِلُ.

(3) 25. أمالی الصدوق، ص 271، المجلس السادس و الأربعون:

الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عليهم السلام قَالَ: قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله عليه و آله و سلّم: مَنْ كَانَ مُسْلِماً فَلَا يَمْكُرُ وَ لَا يَخْدَعُ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ يَقُولُ إِنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِيعَهَ فِی النَّارِ ثُمَّ قَالَ صلّی الله عليه و آله و سلّم: لَيْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً وَ لَيْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^