ايمان و آثار آن، ص: 294

آنچه اسلام آن را برای ازدواج محور قرارداده، هم كفو بودن است «1»، چه در سن، و چه در قيافه، و چه در خانواده. ممكن است يك پسر خيلی خوش اندام باشد و چهر زيبايی هم داشته باشد، و مادرش بگويد، بايد با دختر خاله ات ازدواج كنی، و من به ازدواج تو با غير دخترخاله ات، رضايت نمی دهم، و دختر خال آن پسر هم دو سال از پسر كوچك تر است؛ پسر بيست سالش است و دختر خاله اش هجده سال دارد. علاوه بر اين، دماغ اين دختر كج است، و لبی بی تناسب قيافه خود دارد. آيا بر اين پسر واجب است كه با اين دختر ازدواج بكند؟ و ممكن است دختر خيلی زيبا باشد، و پدر بگويد، بايد با پسر برادر من ازدواج بكنی، و پسر برادر؛ يعنی پسرعموی دختر هم هيچ امتياز و قيافه ای نداشته باشد، آيا اين دختر بايد به اين ازدواج تن در دهد؟ می گويم، نه. دين می گويد، ملاك ازدواج، هم كفو بودن است. اين كه رسم قبيله و عشير ما اين است. اصلًا دين اين رسم ها را قبول ندارد. دين آزادی، اختيار و انتخاب را به معنای الهی شان قبول دارد، و بعد هم ازدواج های زوری و اجباری، در دين باطل است. اما هنوز در كشور ما، ازدواج نامناسب، زياد هست. می گويند، رسم قبيل ما اين است كه دخترعمو و پسرعمو در عقد هم دربيايند؛ چون عقد دخترعمو و پسرعمو در آسمان ها خوانده شده است. مگر آسمان ها جای دفتر ازدواج است؟ دفتر ازدواج، متعلّق به زمين و زير نظر دفتر دادگستری است. خدا در آسمان ها دفتر ازدواج ندارد. هر كس كه گفته عقد دخترعمو و پسرعمو در آسمان ها خوانده شده، سخن غلطی گفته است؛ هم چنين اين سخن كه رسم طايف ما اين است نيز سخن نادرستی است.

پاداش هاجر و اسماعيل عليهما السلام، داشتن مزار در همسايگی خان خدا

در اين جا ما هاجر را می بينيم كه در برابر اين انسانِ جامع تمام ارزش ها و كمالات می گويد، من از احساسات و عواطف دو روزه ام گذشت می كنم تا شايد، بلكه يقيناً در اين ازدواج بركاتی به وجود آيد. خدا هم در برابر اين ازدواج، اسماعيل را به اين زن داد. عجب خانمی، و چه بچه ای. اين خانم فقط همين يك پسر را پيدا كرد. امّا اين بچه، ريش پاك ترين، كامل ترين و بهترين نسل عالم شد.

______________________________
(1) 2. الكافی، ج 5، ص 339، حديث 1:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله عليه وآله و سلّم: مُؤْمِنٌ وَ الْمُؤْمِنُ كُفْوٌ لِلْمُؤْمِنَهِ وَ الْمُسْلِمُ كُفْوٌ لِلْمُسْلِمَهِ