ايمان و آثار آن، ص: 207
می نشيند، در ايام جنگ هم اگر بخواهد می تواند از وسط ارتش دشمن رد شود؛ چون تمام گلوله هايی را كه دشمن به سمت او شليك می كند، مفيد نخواهد بود؛ زيرا اين گلوله ها به ماشين می خورد، ولی نتيجه ای ندارد. توبه برای انسان، به مانند آن لباس و ماشين ضد گلوله عمل می كند؛ امّا بدون توبه، ما انسان ها چنين نيستم و بسيار آسيب پذيريم، و اگر توبه نباشد، آبروی انسان می ريزد؛ بلكه ما بايد توبه كنيم و بگذاريم، آبروی دشمن، آبروی شيطان و آبروی اين رفيق ترياكی بريزد. ما چرا آبروی انسانی خود را به دست اين شيطان انسی بدهيم و بعد با كمال ميل به دشمن بگوييم مرا با هر گلوله ای كه داری، گلوله باران كن، و چنين جرأتی، واقعاً جای شگفتی دارد. مگر ما انسان نيستيم؟ مگر از اصابت اين گلوله ها به بدنمان دردمان نمی گيرد و ناراحت نمی شويم. باز هم به خودم می گويم تا به كسی برنخورد. چرا خودم را نصيحت نكنم:
«1»
اول به خودتان بگوييد، و ما چنين می كنيم و اول به خودمان بگوييم. چنين نصيحت كردنی بهتر است. البته، حالا كه تعدادی آزادانه آمدند و اكنون دارند اين نصايح را می شنوند، ما خاك كف پايشان را هم بر روی سرمان می ريزيم كه چطور شده در اين دنيای جنايت بارِ فاسد، اين افراد به دنبال خدا و پيغمبرصلی الله عليه وآله و قرآن آمدند.
مرحل اول توبه
مرز اول توبه، برای اين كه جلوی دشمن را ببندد، عبارت است از اراده، عزم و تصميم بر ترك گناه، اراده ای كه خود اميرمؤمنان عليه السلام در نهج البلاغه صاحب اين اراده را چنين تعريف می كند. البته، حضرت آن را به شكل ظاهری تعريف نمی كند و می گويد: «2» حتماً منظور مولا
______________________________ (1) 15. تحريم: 6: ای مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشی كه هيزم آن انسان ها و سنگ ها است حفظ كنيد. بر آن فرشتگانی خشن و سخت گير گمارده شده اند كه از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچی نمی كنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام می دهند.
(2) 16. تمام نهج البلاغه، ص 261، امّا در نهج البلاغ فيض الاسلام، خطبه 27، ص 121، عبارات" الراسخ" نيامده است: «كَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّكُهُ الْقَوَاصِفُ وَ لَا تُزِيلُهُ الْعَوَاصِفُ.» در شرح اين سخن حضرت در كتاب پيام امام شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه، ج 1، ص 490 آمده است:
در حديث ديگری از پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله و سلّم می خوانيم: «المؤمن اشدّ فی دينه من الجبال الرّاسيه و ذلك انّ الجبل قد ينحت منه و المؤمن لا يقدر احد علی ان ينحت من دينه شيئا، مؤمن، در دينش از كوههای پا بر جا محكم تر است؛ چرا كه كوه را گاهی می تراشند، ولی از دين مؤمن چيزی كم و تراشيده نمی شود.