ايمان و آثار آن، ص: 76
مروان، وليد بن عبدالملك، سليمان بن عبدالملك، مروان حمار، منصور دوانيقی، هادی، مهدی، هارون، مأمون، متوكّل، معتصم، همين طور همه آن ها می گفتند: دين داريم، ولی آن ها بی دين بودند.
امام زمان عليه السلام فريادرس انسان ها
تا به اكنون دين دارها و بی دين ها هر دو به قانون عمل نكردند و جهان را پر از ظلم نمودند، ولی خدا وعده فرموده، با اين كه جهان پر از ظلم می شود، من عالی ترين ذخيره انبيا و اوليا را، از پس پرده غيبت درآورده و از شرّ ستمگران نگاه می دارم، و عاقبت، به بشر خسته، ستمديده و بيچاره ضعيف شده رحم می كنم؛. به بشری كه خودش را از قانون عدالت جدا كرد، رحم می كنم: «1»
در توصيف امنيّت موجود در زمان امام عصر عليه السلام، حضرت باقر عليه السلام می فرمايد: اگر از بغداد زيباترين زن دنيا، شتری را به طلا و نقره بار كند، و با چنين باری تك و تنها از ميان بيابان های عراق تا مملكت سوريه حركت كند و برگردد، يك چشم بد به او نگاه نمی كند و دستی هم به او دراز نمی شود. «2»
______________________________ (1) 28. انبياء: 105. كلينی در جلد اول كافی صفحه 338 چنين روايت كرده:
عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ قَالَك أَتَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام فَوَجَدْتُهُ مُتَفَكِّراً يَنْكُتُ فِی الْأَرْضِ. فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! مَا لِی أَرَاكَ مُتَفَكِّراً تَنْكُتُ فِی الْأَرْضِ أَ رَغْبَهً مِنْكَ فِيهَا؟ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا رَغِبْتُ فِيهَا وَ لَا فِی الدُّنْيَا يَوْماً قَطُّ وَ لَكِنِّی فَكَّرْتُ فِی مَوْلُودٍ يَكُونُ مِنْ ظَهْرِی الْحَادِیَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً ....
(2) 29. برداشتی از روايتی طولانی است كه البرهان فی تفسير القرآن، ج 2، ص 686- 689 آن را از عبد الأعلی حلبی، و او از امام باقر عليه السلام ذيل آيه شريفه: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَكُونَ فِتْنَهٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه»، نقل كرده است. متن آن بخشی از روايت كه مورد استناد قرار گرفته چنين است: «... يقاتلون- و الله- حتی يوحد الله، و لا يشرك به شيئا، و حتی تخرج العجوز الضعيفه من المشرق تريد المغرب و لا ينهاها أحد، و يخرج الله من الأرض بذرها، و ينزل من السماء قطرها، و يخرج الناس خراجهم علی رقابهم إلی المهدی عليه السلام و يوسع الله علی شيعتنا، و لولا ما يدركهم من السعاده لبغوا.»