فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ايمان و آثار آن، ص: 113

اگر هم علی عليه السلام به فرزندانش نفقه شكم داد، در عين دادن اين نفقه بدنی، اين پدر داشت اين انسان هايی را كه اولادش بودند، نسبت به مواد طبيعت زاهد، بزرگ می كرد؛ يعنی دختران و پسرانش در عين اين كه داشتند از پدر نفقه می خوردند، حاكم بر مواد بار می آمدند، نه محكوم در برابر آن مواد؛ يعنی اين فرزندان نسبت به پولی كه نصيبشان می شد، حاكم بودند و اين پول بر آنان حاكم نبود؛ يعنی اين فرزندان نسبت به نانی كه می گرفتند، حاكم بودند و به عبارتی، آن ها زاهد تربيت شدند. بايد اعتراف كرد، واقعاً عقل آدم در خانه علی عليه السلام مات می ماند.

بخشش و بزرگواری امام حسن عليه السلام

امام حسن عليه السلام از كنار باغی عبور می كردند كه مشاهده نمودند كه بيرون باغ غلامی نشسته و در حال نان خوردن است؛ لقمه ای نان در دهان خود می گذارد و لقمه ای را جلوی سگ می گذارد. امام عليه السلام برای مدتی اين منظره را تماشا كرد و بعد به جلو آمد و سلام نمود و گفت: آقا جان! اين چه نوع غذا خوردن هست؟ غلام عرض كرد: آقا! من غلام هستم و علاوه بر غلام بودنم، باغبان اين باغ هم هستم. من شنيده ام، اگر فردی و لو حيوان، انسان را در حال خوردن ببيند و آن حيوان گرسنه باشد، خداوند از اين عمل او حيا می كند. اين سگ در نگهبانی اين باغ به من كمك می كند، در حالی كه اربابم در هر وعده، تنها يك نان بيش تر به من نمی دهد؛ ولی چون اين سگ زياد غذا پيدا نمی كند، من غدايم را با او تقسيم می نمايم؛ مقداری از آن را خودم می خورم و مقداری را هم به او می دهم تا در قيامت گرفتار نباشم.

امام عليه السلام آن قدر از آن روحيه لذت برد كه فرمود: دلت چه چيزی می خواهد كه من آن را به تو بدهم؟ غلام گفت: دلم می خواهد من را بخريد و آزاد كنيد. فرمود: عيبی ندارد. پس حضرت آدرس آن يهودی ای را كه صاحب آن غلام بود، گرفت و پيشش رفت و به او گفت: در مدينه باغ خيلی عالی داری كه غلامت در آن باغبانی می كند. آيا آن باغت را می فروشی؟ عرض كرد: بله. بعد امام آن باغ را كه چند هزار دينار طلا ارزش داشت، به همراه غلامی كه در آن باغ باغبانی می كرد، خريد. امام




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^