ايمان و آثار آن، ص: 256
ی
ك جمله به او فرمود كه اگر آدم به اين جمله عمل كند، واقعاً به خير دنيا و آخرت می رسد؛ حضرت فرمود: «1»؛ معنای اين روايت به شكل حكايت چنين است: پيامبر صلّی الله عليه و آله و سلّم به آن مرد گفت: در اقوامت آدم سنگينِ رنگين و باوقاری كه شخصيت شايسته و پاك داشته باشد و همه برای او احترام قايل باشند، می شناسی؟ مرد گفت: بله. حضرت فرمود: آيا جلوی او كار زشت می كنی؟ مرد گفت: ابداً يا رسول الله! حضرت گفت: آيا جلوی او كار جلف می كنی؟ مرد گفت: نه. حضرت گفت: آيا جلوی آن آدم شايستهِ باوقار و با عظمت و مورد توجّه همگان، دلقك بازی در می آوری؟ مرد گفت: نه يا رسول الله! حضرت فرمود: به همان شكلی كه از او حيا می كنی، در زندگی ات از خدا حيا كن؛ به انداز حيايی كه از يك فرد قابل توجّه در خانواده ات داری، از خدا حيا كن؛ آن وقت در حالت حيا از خدا، اصلًا دست و دل آدم به سوی گناه پيش نمی رود. چطور می شود آدم از خدا حيا كند و لقم ربا را هم بردارد و بخورد؟ اصلًا حيا، مانع از اين است كه با بودن سفر پاك خدا، آدم دست به سمت لقم نجس دراز كند.
ماجرای شهادت مسلم در كوفه
اين هفتاد و دو نفر، مؤمن واقعی بودند و از تمام حركات، حالات و اخلاق آنان، آثار مثبت ايمان طلوع داشت، و آن سی هزار نفر بی دين واقعی بودند و از وجودشان تمام فسادها ظهور می كرد؛ چه در زمانی كه آن ها در كوفه بودند و زمينه را آماده كردند تا هانی بن عروه «2» پيرمرد نود سال عاشق اميرمؤمنان عليه السلام،
______________________________ (1) 16. مستدرك الوسائل، ج 8، ص 467.
(2) 17. هانی بن عروه: هانی بن عروه بن الفضفاض بن عمران مرادی يكی از بزرگان كوفه و رئيس بنی مراد و از ياوران نزديك اميرمؤمنان عليه السلام بود. هنگامی كه مسلم بن عقيل از طرف امام حسين عليه السلام به كوفه آمد، هانی كمك های زيادی به او كرد و خانه اش پناهگا اصحاب مسلم و محل جمع آوری سپاه شد. عبيدالله بن زياد به جست وجوی مسلم بن عقيل پرداخت. وی در خانه هانی بن عروه پنهان شده بود. ابن زياد هميشه هانی را بزرگ می داشت و به او احترام می گذاشت. هنگامی كه اين خبر به او رسيد، سخت خشمگين شد و هانی را نزد خود خواند و وی را سرزنش كرد. هانی ابتدا انكار و سپس اعتراف كرد؛ اما از تسليم مسلم به عبيدالله سرباز زد. در نتيجه، ابن زياد وی را دستگير كرد و با اين كه رئيس قبيله بود، او را بر زمين كشيدند و بردند. سرانجام به دستور ابن زياد، هانی بن عروه را به همراه مسلم بن عقيل، روز هشتم ذيحجه سال 60 هجری، در دارالاماره كوفه گردن زدند و اجساد اّنان را از بالای بام به زير انداختند. خبر شهادت مسلم و هانی در بين راه كوفه در محلی به نام «ذات عرق» به امام حسين عليه السلام رسيد، در حالی كه اّن حضرت همراه خانواده به سوی كوفه در حركت بود. منبع: دانشنام رشد