ايمان و آثار آن، ص: 8
كاری هم از دستش بر می آيد، نمی شود با او رو به رو شد و درخواستی را با او مطرح كرد.
نشان هشتم: اخلاق نيكو
نشانه هشتم دينداران،» می باشد. آنان در تمام برنامه های مثبت انسانی وارد می شوند و و هيچ وقت برنامه های مثبت اخلاقی خود را رها نمی كنند و در آن ها ثبات دارند. به نظر می آيد، حسن خلق مربوط به هم جهات مثبت هست؛ يعنی آنان متواضع، خاشع، باكرم، باشرف، باغيرت، باوجدان، بااصالت، باحميت و بردبار و صابر هستند. «1»
نشان نهم: گذشت و جوانمردی
نشانه نهم دينداران، است. «2» «سعه الخلق»؛ يعنی رفتار آن ها با مردم طوری است كه اگر مردم در حقشان اشتباه و بدی كنند، نسبت به آن ها بدی نمی كنند و وسعت خلق دارند؛ چنان كه نسبت به رفتارهای منفی ای كه از طرف ديگران برای آن ها پيش می آيد، وجودی درمانگر دارند؛ يعنی علاوه بر اين كه بدی را با بدی پاسخ نمی دهند، تلاش می كنند با رفتاری كه انجام می دهند، شخصيت چنين فردی را متحوّل سازند. مثلًا وقتی كسی از آن ها درخواست قرض می كند كه قبلًا درخواست قرض آنان را رد كرده، اين عمل او را فراموش نموده و اكنون درصدد مقابله با آن نيستند و جواب بدی را با خوبی می دهند و به او قرض می دهند، با اين كه می دانند آن شخص يك مرتبه آنان را رد كرده است. «3»
______________________________ (1) 17. گزيده ای از آنچه ديلمی در إرشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 132- 133، الباب الثانی و الأربعون فی حسن الخلق و ثوابه آورده:
قال الله تعالی لنبيه: «وَ إِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِيمٍ» مادحا له بذلك و كفی بذلك مدحا له و قيل: سبب نزول هذه الآيه، أنه قد كان صلّی الله عليه و آله و سلّم قد لبس بردا نجرانيا ذا حاشيه قويه، فبينما هو يمشی، إذ جذبه أعرابی من خلفه، فجرت فی عنقه، فقال له: أعطنی عطائی يا محمد! فالتفت إليه مبتسما و أمر له بعطائه، فنزل قوله تعالی: «وَ إِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِيمٍ»، فمدحه الله بهذه مدحه لم يمدح بها أحد من خلقه، وَ سُئِلَ النَّبِیُّ صلّی الله عليه و آله و سلّم: أَیُّ الْمُؤْمِنِينَ أَفْضَلُهُمْ إِيمَاناً؟ فَقَالَ أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً، وَ قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام: أَكْمَلُ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً، و وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله عليه و آله و سلّم: إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يُذِيبُ الْخَطِيئَهَ كَمَا تُذِيبُ الشَّمْسُ الْجَلِيدَ وَ إِنَّ الْخُلُقَ السَّيِّئَ يُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ.
(2) 18. در نقل ديگر اين روايت در خصال، ج 2، ص 483، به جای «سعه الخلق»، «سعه الحلم» آمده است.
(3) 19. در موضوع سع الخلق تنها دو روايت وجود دارد: كافی، ج 8، ص 23: وَ فِی سَعَهِ الْأَخْلَاقِ كُنُوزُ الْأَرْزَاقِ، غررالحكم، ص 255: سعه الأخلاق كيمياء الأرزاق. بنابراين احتمال داده شده، سعه الخلق همان حسن اخلاق باشد و عبارت سعه الحلم كه در برخی نقل ها آمده، صحيح باشد.