ايمان و آثار آن، ص: 3
آنان از نظر زبان، افراد راستگوی دارای صداقت و زبان مستقيم هستند. اين نشانه اول، دينداران است. «1»
نشان دوم: ادای امانت
دومين نشانه ای كه در دينداران ديده می شود، است؛ محال است كه آن ها به امانت خيانت كنند؛ آن ها افرادی هستند كه تمام وجودشان را امانت خدا می دانند و نسبت به چشم، گوش، دست، پا، شهوت و شكم خود خاين نيستند: «2»
خدا می گويد: من امانت قانونی و شرعی خود را بر هم عالم عرضه كردم و تنها قوه پذيرش انسان امانت من را پذيرفت، و اين چنين شد كه انسان خود را امانت دار خدا می داند و دينداران اين ويژگی انسان بودن خود را نشان می دهند. آنان نسبت به امانت خلق هم انسان هايی مستقيم هستند و اگر ميليون ها و ميلياردها تومان پول نزد آنان امانت گذاشته شود، اين وابستگان به خدا، بين آن پول های آن چنانی و پر كاهی فرقی نمی گذارند، يعنی خود را نسبت به چنين مالی هيچ كاره می دانند؛ معنايی ندارد كه اصلًا به فكرشان خطور كند نسبت به اين پول دست درازی كنند.
روايتی را ابوذر نقل كرده كه عثمان بن عفان، خليفه سوم اهل تسنن، هم در نقل اين روايت با او شريك بوده و آن را تأييد نموده است:
شبی يك درهم به عنوان صدقه پيش پيغمبر امانت بود، رسول الله صلّی الله عليه و آله و سلّم از ترس اين كه مبادا بميرد و ورثه اش آن را از اموال مورثی به حساب آورند، شب را در حزن و وحشت به سر برد تا اين كه صبح فردايش آن يك درهم را صدقه داد و آرام گرفت و خيال خود را راحت كرد. اين رفتار حضرت، گويای حساسيت دين نسبت به امانت است. «3»
______________________________ (1) 5. دربار صدق الحديث در كافی، ج 2، ص 104 چنين آمده:
- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَهِ إِلَی الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ
- لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِيَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاهِ وَ الصَّوْمِ حَتَّی لَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَكِنِ
اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَه.
- مَنْ صَدَقَ لِسَانُهُ زَكَی عَمَلُهُ
(2) 6. احزاب: 72.
(3) 7. تبريزی انصاری، اللمعه البيضاء، ص 807. متن كامل روايت چنين است:
ويؤيده ما روی عن أبی ذر انه قال لعثمان: لم لا تقسم هذه المائه ألف درهم وحبستها عن الفقراء؟ فقال: انتظر حتی يلحق بها مثلها فافرقها، فبكی أبوذر و قال: هل تذكر أن النبيصلی الله عليه و آله دخل ليلا فی داره و هو فی غايه الحزن و الوحشه، و رأيناه الليله الآتيه فی غايه السرور و حسن الحاله، فسألناه عن السبب و العله، فقال: كان البارحه فی داری درهم صدقه، وخفت أن أموت فيدخلها الورثه فی جمله أموالی، و اليوم تصدقت به و حصلت لی الطمأنينه.