فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ايمان و آثار آن، ص: 351

بشود بين علت و معلول، جدايی انداخت. ايمان انبيا به خدا و روز قيامت و ايمان ائمه به خدا و روز قيامت علت بود و آثاری كه از وجود مبارك آن ها در ميان ملت هايی كه در آنان به سر می بردند، صادر شد، معلول بود

پاكی پيامبران و ائمه عليهم السلام

كمی بيان خود را ساده تر كنم؛ قرآن مجيد می گويد هيچ گونه زمين خيانتی برای انبيا و امامان عليهم السلام وجود نداشت: ما كانَ لِنَبِیٍّ أَنْ يَغُلَ «1» اگر آن ها ميليون ها سال هم زنده بودند، امكان پديد آمدن يك ذره خيانت از آن ها، وجود نداشت؛ چون خيانت علت می خواهد و علت آن، در وجود آن ها نبود؛ ظلم علت می خواهد و علت آن، در وجود آن ها نبود؛ پايمال كردن حقّ مردم علت می خواهد و علت آن در وجود آن ها نبود. علتی كه در وجود آن ها بود، ايمان بود؛ ايمان به خدا و ايمان به قيامت. آنان می دانستند، می ديدند و درك می كردند كه قيامت عكس العمل تمام حركاتِ انسان در دنياست و می دانستند در هيچ كس صبر، تحمّل و طاقت بر عذاب الهی در آخرت وجود ندارد. البته، اگر در مصيبتی سخت، تحمّل آدم بالا باشد، سنگينی و فشار آن مصيبت، بر او كم تر خواهد بود؛ اما عذاب در قيامت، عذابی است كه نمی شود در كنار آن صبر كرد. ايمان به قيامت نمی گذاشت كه اثری منفی از اين افراد ظهور كند.

حضرت عيسی عليه السلام و درخواست شيطان برای گفتن لا اله الا الّله

حكايت خيلی جالبی است. می گويند، يك بار شيطان و ابليس بر عيسی بن مريم عليهما السلام تمثّل يافت و به او گفت: بگو، لا اله الا الله. عيسی عليه السلام گفت: نمی گويم. شيطان گفت: مگر اين كلمه كلم توحيد نيست؟ مگر اين شعار هم انبيا نيست؟ مگر اين شعار، شعار خداپرستان نيست؟ پس چرا آن را نمی گويی؟ عيسيعليه السلام گفت: برای اين كه كلّ وجودِ تو، شر است و تو از اين تقاضا، هدفی منفی داری؛ برای همين من اين لااله الا الله ای كه تو می خواهی، نمی گويم. ولی اگر خدا از من بخواهد كه لا اله

______________________________
(1) پی نوشت 1. آل عمران: 161.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^