ايمان و آثار آن، ص: 42
برنامه های پيامبر صلّی الله عليه وآله و سلّم جهت تزكی مردم
پيغمبر صلّی الله عليه وآله و سلّم آمد و سه برنامه را اصلاح كرد تا مردم تزكيه شدند:
برنامه اول، مسأله انديشه مردم بود؛ يعنی پيغمبر صلّی الله عليه وآله و سلّم راه نشان داد كه مردم به چه چيزی انديشه كنند و به چه چيزی انديشه نكنند. اين دو مسأله، از مسايل بسيار مهمی است كه زير بنای شقاوت و سعادت انسان را تشكيل می دهد؛ به آن ها گفت، به چه اموری بايد فكر كرد و به چه اموری بايد توجّه و فكر نكرد. پيغمبر صلّی الله عليه وآله و سلّم آمد مردم را از نظر انديشه، گذشته بين، حال بين و آينده بين به بار آورد، به قدری دقيق كه حساب ندارد.
برنامه دوم حضرت، اصلاح عقيده بود كه مردم به چه معتقد باشند و به چه اعتقاد نداشته باشند؛ چون اعتقاد، محرّك انسان است؛ انسان به دنبال چيزی كه دوست داشته باشد، می رود و برای به دست آوردنش حركت می كند، و چيزی را هم كه دوست نداشته باشد و به آن معتقد نباشد، از آن جدا می شود و فرار می كند. پيغمبر صلّی الله عليه وآله و سلّم آمد و اين عامل تحريك را اصلاح كرد و گفت، مردم به چه برنامه هايی عقيده پيدا كنند تا از راه عقيده، محبت پيدا نمايند و برای به دست آوردنش، آن را دنبال كنند، و به آن ها گفت، به چه برنامه هايی علاقه نداشته باشند. پيامبر به امتش گفت كه به چه چيز بايد دل بست، و به آن ها نشان داد كه از چه چيزهايی هم بايد دل بريد. البته، وقت بريدن هم به آنان نشان داد تا مردم تزكيه بشوند؛ تا شكم پرست نشوند؛ تا زرق و برق دنيا دلشان را منقلب نكند: «1»
بنده خدا! مواظب باش كه پسر، دختر و زنت اين كاسه پر از عقيده به خدای تو را برندارد سرازير كند.
اصل تربيت در اسلام اصيل ترين هدف است و هر چه را كه در اين عالم حس می كنيد، نسبت به اصل تربيت كه از آن به تزكيه تعبير شده، وسيله می باشد.
و چه شگفت آور كه حضرت توانست انسان را در اين قسمت تربيت كند. دو داستانی كه می خواهم نقل كنم، از نمونه های اين تلاش تربيتی پيغمبر است.
______________________________ (1) 5. آل عمران: 8. [و می گويند:] پروردگارا! دل هايمان را پس از آنكه هدايتمان فرمودی منحرف مكن، و از سوی خود رحمتی برما ببخش زيرا تو بسيار بخشنده ای.