فارسی
چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 28 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ايمان و آثار آن، ص: 337

آتش احسان بر خان حضرت علی اكبر عليه السلام

از سروده ای در كتاب مقاتل الطالبين كه دربار حضرت علی اكبر عليه السلام است، برمی آيد كه از زمانی كه علی اكبر عليه السلام به دنيا آمد تا روز شهادتش در عاشورا، هر چند سال كه داشت، هجده سال و يا بيست و پنج سال، برای اين كه در شهادت سن مطرح نيست، در اين مدت، او حتی به انداز يك پلك به هم زدن هم از خدا غافل نبود. علی اكبر عليه السلام وقتی كه ديگر جوان رشيدی شده بود و خانه اش از خان ابی عبدالله عليه السلام جدا شده بود كه به نظر می رسد ائمه بچه های خود را زود زن می دادند و علی اكبر عليه السلام هم زن گرفته بود و چون ادب داشت، نمی خواست در خانه پدرش باشد، اما هر روز پيش او می آمد. او خانه را كه عوض كرد، هر شب تابستان و زمستان بر روی پشت بام می رفت، و از ساعت يازده به بعد شب آتش روشن می كرد و سپرده بود كه هر كس مشكل دارد و خانه اش را بلد نيست، اين آتش نشان او باشد. هر وقت شب هم كه می خواهد بيايد، بيايد كه او مشكلش را حل می كند. به نگهبانان دروازه های شهر مدينه هم سپرده بود، اگر غريبه ای می خواست وارد شهر شود و خانه نداشت؛ پول نداشت؛ نان نداشت، به او بگويند، به آن جا كه آتش روشن است، برود. آن جا هم به او اتاق می دهند، و هم به او نان می دهند.

آن ها با مردم اين گونه رفتار می كردند و به آن ها محبت می نمودند.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^