ايمان و آثار آن، ص: 286
ی
ك قانون مشترك است. اين قانونی كه من می گويم، در كتاب هايی ديدم كه در كشور سوئيس نوشته شده است. اين قانون مشترك هم مكتب های ايسم دار، چه ايسم های شرقی، مثل: كمونيسم، و چه ايسم های غربی، مثل: كاپيتاليسم، و چه ايسم هايی كه از اين دو ايسم متولّد شده اند، اين است كه: «الحكم لمن غلب.»: فرمانروايی كل عالم، متعلّق به كسی است كه زورش از همه بيش تر است. ما الان تحقّق همين «الحكم لمن غلب» را چند سال است در همسايگی كشور خودمان، در كشور عراق و در كشورافغانستان می بينيم. امريكا می گويد، زور دارم، و همه جا بايد بروم و اجازه هم نمی خواهم؛ چون زور دارم. بايد هر معدنی را از هر كشوری غارت كنم و اجازه هم نمی خواهم، و اگر ملّتی مثل عراق كه مالك آن نفت هستند، بخواهند به من بگويند، چرا؟، من زن ها، مردان، جوان ها و بچه های شان را می كشم، و به مدرسه ها و بيمارستان ها حمله می كنم و آن ها را خراب می كنم. اين مكتب، مكتب امريكا، انگليس و كشورهای ديگر اروپايی است كه نوكر آمريكايند، و همين طور اين مكتب مكتب اسرائيل است. آن جا، ديگردوستی هيچ معنايی ندارد. آن جا می گويند، زور دارم، پس هر چيزی را كه بخواهم، می برم و هيچ كس هم حقّ ندارد، به من چيزی بگويد.
ديگردوستی علوی
ولی انبيا و فرهنگ پروردگار يك مسايل ديگری را مطرح كردند. فرهنگ پروردگار يك نفر را تربيت كرد كه دغدغ همه دنيا را داشت.
مدت بسيار كمی مانده بود كه اميرمؤمنان عليه السلام از دنيا برود، پس حضرت فرزندانش، حسن، حسين، عباس، محمد، عون، جعفر، زينب و كلثوم را صدا زد و گفت همه كنار بسترم بياييد كه من می خواهم وصيت كنم. آنچه می خواهم از اين وصيت بيان كنم، تنها يك جمله از وصيت اميرمؤمنان عليه السلام است كه مخالف تمام فرهنگ ها و ايسم هايی است كه امروز بر جهان حاكم هستند. آن جمله ای كه حضرت به فرزندانش گفت: «1»: عزيزان من! دشمن سر سختِ ظالم زورگو و يار واقعی مظلوم و حقوق غارت شد مظلومان را از ظالمان بگيريد و به صاحبانشان پس بدهيد.
اين حرف فرهنگ دينداری است. البته، اين يكی از آثار دينداری است.
______________________________ (1) 13. نهج البلاغ صبحی صالح، ص 421- 422، كلام 47.