ايمان و آثار آن، ص: 316
محبت و به رحمت خدا، من هم گاهی به طور مستقيم، در برخی از اين ماجراهايی كه نقل خواهم كرد، تا حدی وارد شدم، و در برخی از آن ها هم نتوانستم وارد شوم و بعداً از آن ها باخبر شدم.
ويژگی اين ماجراها اين است كه هر يك از آن ها ثمر فوق العاده ای برای خود آن شخص ديندار، يا برای مردمی كه در حيطه آن شخص بودند، داشته است. اين ماجراها هم ماجرای مالی است، و هم علمی و هم اخلاقی و تربيتی.
اين ماجراها نشان می دهند كه چقدر اين انسان های خداخواه و مؤمن به قيامت، می توانند گاهی برای يك شهر، و گاهی برای يك مملكت، و گاهی برای دنيا مفيد باشند.
حاج حسين، حمام داری ديندار
دقيق نمی دانم كه زمان وقوع اين ماجرايی كه بيان می كنم سال 1346 بود يا 1347. آن موقع، من طلبه جوانی در قم بودم كه تازه شروع به منبر رفتن كرده بودم. يك بزرگواری كه شغلش حمامی بود، در يكی از مناطق تهران حمامی قديمی داشت كه به خاطر بزرگواری، ادب، دلسوزی و ايمان او، چه در محل، و چه در خارج از محل، گروه خيلی خوبی جذب آن حمام شده بودند و هميشه اين حمام مشتری داشت. آن زمان در خانه های تهران حمام خيلی كم بود. البته، بيش تر ثروتمندان مناطق بالا حمام داشتند. خدا او را كه درجاتش عالی است، متعالی كند. اسم اين صاحب حمام حاج حسين بود و خيلی انسان پرتحركّ و با نشاطی بود و نيت پاكی داشت. يك كار او اين بود كه درب هيچ حمامی در تهران زودتر از در حمام او باز نمی شد. اگر حمام های تهران چهار صبح باز می كردند، حاج حسين دو صبح می آمد و در حمام را باز می كرد، هر چند هم در آن ساعت مشتری زيادی نداشت، اما او می گفت: مبادا مرد، زن، و يا جوانی اهل نماز باشند و احتياج به آب داشته باشند، و هوا سرد باشد و نتوانند در خانه غسل كنند، يا هر چند هوا گرم است، در خانه امكانی برای پاكی بدن برای نماز نداشته باشند، و پا شوند به اين حمام بيايند تا بنا به دستوری كه خدا در قرآن داده، بتوانند غسل بكنند و نمازشان از بين نرود. او از همان ساعت می آمد، جانمازش را كنار دَخْل حمام می انداخت و مشغول نماز شب، حال و مناجات می شد. بعضی از مشتری ها هم كه می ديدند او در حال گريه و سجده است، خودشان پول حمام را در دخل می گذاشتند و می رفتند.
كار ديگر او اين بود كه خودش را به گونه ای به مردم شناسانده بود كه هر كار و مشكلی دارند و هر گره ای در كارشان است، وقت خاصی نگذارند و بتوانند در طول بيست و چهار ساعت، در هر وقتی كه می خواهند،
