ايمان و آثار آن، ص: 59
ايمان و عدل
از ابتدای آگاهی و بينايی انسان و تكيه كردنش بر علم، چه آن آگاهی و بينايی ای كه از مسير پيامبران و فرستادگان خدا به دست آورده، و چه آن آگاهی و بينايی ای كه با كمك معلوماتش از مسير آزمايشات و تجربيات كسب كرده، واقعيت بسيار مهمی برای او روشن شده كه امروز هم با پيشرفت علوم مختلفی كه هر روز می توان آن را در عالم زندگی ديد، او باز بر اين واقعيت دريافت شده امضای صد در صد می كند كه جهان آفرينش مبتنی بر عدل است، از كوچك ترين جزء غير قابل ديدن آن تا بزرگ ترين شی ءاش كه از نظر طول، عرض و حجم با ديگر اشيا قابل مقايسه نيست، اين طوری كه می گويند، اين شی ء هم عرش است و آنچه بين عرش و كوچك ترين ذره وجودی اين عالم كه با هيچ اسلحه چشمی قابل ديدن و مشاهده و تجزيه نيست، هست.
در اين عالم، هر چيزی با وزن، عرض و حجمی معين، با سود و استفاده ای معين و در مكان و زمانی معين قرار گرفته است؛ چنان كه اگر پرسيده شود، آيا اگر تكيه گاه كوچك ترين جزء تا بزرگ ترين شی ء اين عالم، عدالت نبود، اين نظام شگفت انگيز، خانه خلقت و جهان آفرينش می توانست برپا باشد؟ جواب اين پرسش، منفی است، و اگر پرسيده شود، آيا بدون تكيه بر اصل عدالت و بر ريشه عدل، كوچك ترين يا بزرگ ترين جزء عالم می توانست لياقت ادامه حيات داشته باشد؟ جواب باز منفی هست. همين طور اگر پرسيده شود، آيا منهای عدالت و عدل، از كوچك ترين جزء عالم تا بزرگ ترين جزء آن، می توانستيم توقّع سودی را داشته باشيم؟ در پاسخ گفته خواهد شد، خير، ما نمی توانستيم.
بناگذاری هستی بر پای عدل از نظرقرآن
قرآن كه مبيّن قوانين فرهنگ خدا و آيين پروردگار عزيز عالم است، وقتی جهان را به صورت كلی و تحت عنوان خانه خلقت نظام مورد توجّه قرار می دهد، بر پا بودن آن را مبتنی بر اصل عدل می داند، و همين قرآن هنگامی كه اجزای منفرد عالم را تحت طرح بندی و بحث قرار می دهد،