ايمان و آثار آن، ص: 255
اضافه ای نسبت به خود نمی گويند و همانی كه هستند، خود را نشان می دهند، و همانی را می گويند كه دلشان هم همان را می گويد، و اين گونه آنان اهل صدق می شوند.
: و همين هايی كه غرق در گناهند، می آيند ويژگی ديگری، چون: حياء را پيدا می كنند و سر به زير می شوند و نسبت به پروردگار، نسبت به خانواده و نسبت به مردم با ادب می شوند و ديگر، مغرورانه با كسی برخورد نمی كنند؛ ديگر نسبت به كسی ظلم نمی كنند؛ علی كسی ياوه نمی گويند و نسبت به پروردگار هم سر به زير می شوند و از خدا حيا می كنند.
»: و آن ها به يك ويژگی ديگر دست می يابند و آراسته به حُسن خلق می شوند؛ آن ها می آيند آلودگی طمع را از نفس خود پاك می كنند و به جای آن، قناعت را می گذارند؛ آلودگی بخل را پاك می كنند و به جای آن، جُود و كرم می گذارند؛ آلودگی غرور را پاك می كنند و به جای كبر، فروتنی و تواضع را می گذارند. در زبان پيغمبر، مجموع اين ارزش ها، به عنوان حسن خلق شمرده شده است؛ يعنی تمام حالات آدمی، حالات مثبت می شود. اين طور هم نبايد فكر كنيم، كه اگر آدم بخواهد اين گونه بشود، صد سال طول می كشد. نه چنين نيست و اين طور شدن، زمان زيادی را نمی خواهد.
»: و چهارمين حقيقتی كه آن ها به آن آراسته می شوند، شكر است. قرآن مجيد شكر را اين گونه معنا كرده: مصرف كردن نعمت در كار مثبت، هر نعمتی كه باشد.
پيغمبرصلّی الله عليه و آله و سلّم می گويد، با اين چهار حقيقت،»: تمام آن گناهان گذشته ای را كه اين فرد در آن غرق بوده و از فرق تا قدم او را فراگرفته بودند، خداوند با همين چهار پاك كن آن ها را پاك می كند؛ می آمرزد؛ مورد عفو قرار می دهد؛ مورد بخشش قرار می دهد و در وجودِ او، جايگا بدی ها را به خوبی ها واگذار می كند. به عبارت ديگر، با اين چهار حقيقت، شيطان كه نقاش زشتی هاست، ديگر از نقاشی كردن زشتی ها در تابلوی وجودِ آدم كنار می رود و نقاشی پروردگار شروع می شود. آن وقت، انسان انسانی پاك و آمرزيده می شود كه مورد مغفرت پروردگار عالم قرار گرفته است.
موعظ يبامبر صلّی الله عليه و آله و سلّم به يك اعرابی دربار حيا
كسی پيش پيغمبر عظيم الشأن اسلام صلّی الله عليه و آله و سلّم آمد و به حضرت گفت: «اوصنی»: مرا موعظه كنيد و سفارشی به من بفرماييد؛ سخنی به من بگوييد. پيغمبر هم