ايمان و آثار آن، ص: 287
گناهان، مركب چموش، و خوبی ها، مركب رهوارند
آن هايی كه در اوج دينداری هستند، چشمشان هم باز است. اميرمؤمنان عليه السلام وقتی گناهان را نگاه می كند، پشت پرد گناهان را اين گونه می بيند و می گويد: مجموع گناهان، مركب چموشی است كه نمی شود اختيار آن را در دست گرفت؛ زيرا قدرت چموشی آن خيلی بالا است. هر انسانی كه سوار اين مَركب چموش می شود و چون نمی تواند اختيار آن را به دست بگيرد، و به تعبير خود نهج البلاغه، چنين اسبی لجام ندارد كه آن را نگه دارد. اين مركب چموش، سوار خود را با چموشی می برد، و وقتی از چموشی آرام می گيرد كه سوار خود را تحويل جهنم بدهد. اين نگاه اميرمؤمنان عليه السلام به بدی هاست. اما وقتی حضرت به خوبی ها نگاه می كند، اسمِ خوبی ها را مَركب رهوار می گذارد. اين مَركب، سوار خود را بی اذيت، بی ترس، بی وحشت و با امنيت حركت می دهد، در حالی كه مهار آن هم دست صاحبش است كه كج نرود و بی تقوايی نكند و خوابش هم نبرد. اين مركب خوبی ها، سوار بر خودش را به آخرين منزلی كه می برد و او را آن جا پياده می كند، بهشت پروردگار است. «1»
ديگردوستی حسينی
اين جا اين نكته را بايد گفت كه جانِ انبيا عليهم السلام همان بهشت است؛ همين طور كه جان ائمه عليهم السلام همان بهشت است؛ هم چنين جان مومنان واقعی، همان بهشت است. اين افراد هر چيزی را كه می خواستند، آن را برای همه می خواستند، و اول هم آن را برای ديگران می خواستند. اين نكته نكت خيلی شگفت انگيزی است كه آن ها اول آن را برای ديگران می خواستند.
من نمی دانم چه كتابی را در اين زمينه آدرس بدهم؛ چون در اين زمينه كتاب های بسياری وجود دارند كه راجع به زندگی وجود مبارك حضرت ابی عبدالله الحسين عليه السلام است كه اگر هر يك از آن ها يك دور خوانده شود، می بينيم كه امام حسين عليه السلام اول می گفت، هم مردم، و بعد می گفت خودم؛ اول می گفت، خانواد هم مردم، و بعد می گفت، خانواد خودم.
اعرابی وارد مدينه طيبه شد و از كريم ترين مردم جويا شد. مردم امام حسين عليه السّلام را به او معرفی كردند. او داخل مسجد شد و ديد كه امام حسين عليه السّلام در حال گفتن سلام نماز است. مقابل آن حضرت ايستاد و اين اشعار را سرود كه معنای آن چنين است:
كسی كه الان چشم اميد به تو دارد و حلق درب خانه تو را حركت دهد، نااميد نخواهد شد.
______________________________ (1) 14. نهج البلاغ صبحی صالح، ص 57، خطب 16.