ايمان و آثار آن، ص: 26
چرا برای شما كاری نمی كند؟ البته، چنين عقلی نمی تواند كاری بكند. وقتی استقلال وجودی عقل با غرور آميخته گردد، آن وقت، اين عقل، علم را به جای دين می گذارد و زندگی می شود علم، و علم هم كه پر و بال خيلی قوی ای ندارد كه انسان را بتواند تا كرانه های هستی پرواز بدهد، هر چند كه می تواند او را تنها بر روی سطح زمين حركت دهد. روزی پيغمبر صلّی الله عليه و آله و سلّم آمد كه جهان خواب بود، و اين مرد برای بيدار كردن جهان آمد. به عقيده حضرت علی عليه السلام، جامعه بريده از نبوت خواب است، و هر كاری بكند، نتيجه اش تخريب است.
فتح مكه، فتح بدون خشونت
روز فتح مكه، هر چند پيامبر صلّی الله عليه و آله و سلّم به حضرت علی عليه السلام دستور داده بود كه فرياد برآورد: «1»، ولی وقتی پيامبر وارد مكه شد، هنوز رنگ های همه پريده بود، قبل از اين كه اين ترس مردم را ناراحت كند، حضرت اين آيه را بر مردم مكه خواند: «2»، به خدا قسم، من كاری با شما ندارم و آمدم به شما بگويم كه آزاديد و راحت باشيد.
______________________________ (1) 4. يوسف: 92.
(2) 5. شيخ محمد مهدی حائری، شجره طوبی، ج 2، ص 303. متن كامل روايت فتح مكه چنين است:
دخل النبی صلّی الله عليه و آله و سلّم مكه، كانت احدی الرايات بيد سعد بن عباده و هو ينادی: اليوم يوم الملحمه اليوم تسبی الحرمه اذل الله قريشا، فسمع أبو سفيان، نادی: يا رسول الله أمرت بقتل قومك إن سعد قال كذا، و انی انشدك الله و قومك فانت ابر الناس وارحم الناس، و اوصل الناس فوقف النبی صلّی الله عليه و آله و سلّم وقال: بل اليوم يوم المرحمه اعز الله قريشا، و ارسل الی سعد و عزله عن اللواء و قال لعلی عليه السلام: خذ منه الرايه و ناد فيهم، فاخذ علی عليه السلام اللواء و جعل ينادی: اليوم يوم المرحمه، و نادی منادی رسول الله صلّی الله عليه و آله و سلّم: من دخل المسجد فهو آمن، و من دخل دار أبو سفيان فهو آمن و من القی سلاحه فهو آمن، و من اغلق عليه بابه فهو آمن، و اوصی المسلمين أن لا يقاتلوا إلا من قاتلهم، فلما دخل جاء حتی انتهی الی المسجد الحرام اخذ بعضاده الباب قرأ (لا إله إلا الله وحده انجز وعده و نصر عبده و اعز جنده و هزم الاحزاب وحده) وقف أبو سفيان ومعاويه وجميع قريش خائفين فقال النبی صلّی الله عليه و آله و سلّم: يا معشر قريش ما ترون انی فاعل بكم قالوا خيرا أخ كريم وابن اخ كريم لقد قدرت، فبكی رسول الله صلّی الله عليه و آله و سلّم وقال: ما أقول لكم إلا ما قال أخی يوسف: (لا تثريب عليكم اليوم يغفر الله لكم و هو ارحم الراحمين) ألا لبئس جيران النبی انتم فلقد كذبتمونی و طردتمونی و آذيتمونی واخرجتمونی ثم ما رضيتم حتی جئتمونی فی بلادی تقاتلونی، اذهبوا فانتم الطلقاء، فكأن هذه العباره صارت علما لهؤلاء من ذلك اليوم. ويقال لابی سفيان ومعاويه وغيرهم من قريش الطلقاء؛ يعنی طلقاء